بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ [١١٣:١]
بگو: پناه میبرم به خداوندگار سپیدهدم.
مِن شَرِّ مَا خَلَقَ [١١٣:٢]
از شر هر آنچه خداوند آفریده است.
وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ [١١٣:٣]
و از شرّ شب بدان گاه که کاملاً فرا میرسد (و جهان را به زیر تاریکی خود میگیرد).
وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ [١١٣:۴]
و از شرّ کسانی که در گرهها میدمند (و با نیرنگسازی و حقّهبازیِ خود، ارادهها، ایمانها، عقیدهها، محبّتها، و پیوندها را سست مینمایند و فساد و تباهی میکنند).
وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ [١١٣:۵]
و از شرّ حسود بدان گاه که حسد میورزد.
برداشت هایی از سوره:
۱.معنای لغوی “فلق”:
“فلق” دلالت بر شکافتن و دو تکه شدن چیزى است با جدا شدن بعضى ازآن از بعض دیگر. (مقاییس اللغه، ابن فارس، و مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی)
** وجه تسمیه سوره به این نام:
کلمات ﴿غَاسِقٍ: دلالت بر پوشیدگی وتاریکی میدهد﴾، ﴿وَقَبَ: به معنای فراگیری﴾،﴿النَّفَّاثَاتِ: دلالت بر خروج چیزی از چیز دیگر﴾ باعث ایجاد مشکلات و گرفتاری(جسمی و روحی) می شوند و”فلق” شکافنده واز بین برنده این موارد می باشد. واینکه هرچقدرموجودات شرور نور وروشنایی وسلامت افراد را از بین ببرند خداوند “فلق” شکافنده همه آنهاست.
ارتباط میان سوره “ناس” وسوره “فلق”:
در سوره ناس سه مورد ازصفات خداوند(ربوبیّت، مالکیّت، الوهیّت)، ویک شر ﴿مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ﴾ را بیان می کند.
اما درسوره فلق یک صفت ازصفات خداوند (ربوبیّت)، وسه شرّ﴿مِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (۳) وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ (۴) وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (۵) ﴾ را بیان می کند.
دلیل:
در سوره “ناس” بحث ازحفظ دین است واین امر بسیار مهمی است لذا صفات خداوند بیشتر ذکر می کند.
اما سوره “فلق” بیشتر بحث ازآسیب های جسمانی است که از طرف خود انسانهای پیرامون به ما می رسد.
*چرا “نفاثات” بصورت جمع ولی “غاسق” و”حاسد” بصورت مفرد آمده است:
زیرا جادوگری (نفاثات) باهمکاری چند نفراز جنّیان صورت می گیرد ولی “غاسق و حاسد” فقط یک چیز می باشد.
توضحیات مختصری پیرامون آیات:
دو سوره ناس وفلق ازلحاظ مفهوم ومحتوا ارتباط تنگاتنگی با همدیگر دارند درسوره فلق یک صفت کلی خداوند را ذکر وبقیه بطور جزئی به آنها می پردازد برعکس سوره ناس.
﴿وَمِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ﴾:
پناه بردن به خداوند از شرّ تاریکی شب به این دلیل است که شب درندگان وحشرات از بیشه وسوراخهای خود خارج می شود واهل شرّ وفساد این فرصت را غنیمت می شمارند وبه فساد وتبهکاری بر می خیزند.
﴿وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ﴾:
استعمال “نفاثات” بصورت جمع مؤنث به این دلیل است که درمیان عرب سحر وساحری بیشتراز طرف زنان روی می داده است وزنان بخاطر قدرت نفوذشان دردل مردان، درآن تصرف می کردند.
﴿وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ﴾:
حسد: یک صفت شیطانی است که براثرعواملی چون ضعف ایمان و… در وجود شخص بوجود می آید و به معنی تمنای زوال نعمتی از کسی است.
گفته شده که “حسد” اولین گناهی است که خداوند با آن درآسمان وزمین مورد عصیان قرار گرفت؛ در آسمان: ابلیس برآدم، ودر زمین: قابیل برهابیل.
بارالها ! ما را از شرّ نفاثات فی العقد و وسوسه گران محفوظ بدار.
۲. به خدای صبح پناه می بریم وخود را درحمایت وحفظ خدای صبح قرارمی دهیم چون می دانیم پس ازهرتیرگی روشنی خواهد آمد وتیرگی رخت برمی بندد. همانطور که گفته اند:
“پایان شب سیه سپید است”
پناه می بریم از شرّ تمام مخلوقات، انس وجن وحیوانات و حشرات موذی. وپناه می بریم از شرّ شب وقتی تاریکی به اوج خود می رسد چون درآن موقع تمام درندگان وحشرات ودزدان وراهزنان از پناهگاه خود بیرون می آیند. ودر آن زمان کمک ویاری رساندن در خلال آن کم می شود. ازشرّ ساحرانی که با سحر خود به مردم ضرر وزیان می رسانند وزندگی آنان را تباه می کنند. همچنان که پیامبربه وسیله شخصی بنام “لبیدبن الاعصم”سحر شد. وسوره “معوذتین” براو نازل شد. وبا خواندن آن برپیامبر گره های سحریکی پس از دیگری باز شد. وپیامبراحساس سبکی کردند.
ازشرّ حسودی که آرزو می کند نعمت دیگران زایل شود وبه تقسیم خدا راضی نیست، به خدا پناه می بریم.
۳-دردنیا واطراف ما، مکان ها، زمان ها، موجودات وانسان هایی ازجنس خودمان خلق شده اند وهیچ کس به نحوه ی ازعملکرد آنها آگاهی ندارد جز کسی که آنها را خلق کرده است.
و خیرو شرّهمه ی آنها نسبی ست. یعنی وجودشان به نسبت تو، شاید شرِّ باشد اما به نسبت دیگری خیر. پس نمی توانی خواهان نیستی شان باشی حتی ممکن است دریک زمان نسبت به تو شرّ و در زمان دیگر نسبت به تو خیرباشند.
حال تو نمی دانی که این موجودات، انسان ها و … چه زمانی نسبت به تو شرّ خواهند شد، اینجاست که خالق “الحب و النوی” اینجاست که “رب الفلق”، کسی که خود پرورش دهنده ومربی وخالق است؛ دستورالعمل مقابله با شرّ آنها را برایت بیان می دارد. و تو را سردرگم رها نمی کند و آرامش را تقدیمت می کند.
چه رحمتی!
چه کرمی!
خداوند رحمان برایت جایگاه ویژه ای را معرفی می کند که با پناه بردن به آن جایگاه درامن و امان خواهی بود، از شرّ شب تار، از شرّ سخن چینان، از شرّ حسودان و از شرّ هرآنچه هست، فقط کافی است بگویی:”قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ”…
۴.انسانها با سوءاستفاده از نعمات خداوند(همچون عقل واختیار) در پی فساد درزمین هستند.
اشخاصی که حتی برای به ظاهر دوستان و اقوامشان شرّ طلب می کنند اما مهربانترین مهربانان به بدی برای بندگانش رضا نیست
و انسانها به علت ضعف ونقصان علم نه می دانند چح شروری در مسیر زندگیشان هست. لحظه به لحظه، ساعت به ساعت امکان رسیدن شرّی هست که از آن غافل هستند.
اما مهربانترین مهربانان با بیان این نکته که بگویید پناه می برم…به ما می آموزد چگونه خود را بیمه کنیم.
بیمه تضمینی
اوپروردگار صبحدم است.
مگرنه اینکه او صبح روشن امید بخش را از دل تاریکی شب بیرون می آورد. کاری که هیچ کس ادعایش هم نمی تواند بکند(استدلال حضرت ابراهیم در مواجهه با نمرود)
پس قطعاً اوست که می تواند ازتاریکی های غم واندوه، تاریکی شرّ، ما را برهاند.
کافی ست بگوییم پناه می برم به پروردگار سپیده صبح، از شرّتمام آنچه آفریده(کلی) و……
۵.این سوره رهنمودی ازسوی خدای سبحان؛
نخست برای پیامبرش و پس از آن برای همه ی مؤمنان درهرعصر وزمانی است. ایزد منّان پناه و پناهگاهش را برای مؤمنان گسترده کرده وازآنها می خواهد ازهرشرّ و بدی چه آشکار و چه پنهان، چه شناخته شده وچه ناشناخته، چه زیاد و چه کم، به او پناه ببرند.
لفظ نرم و آرامی که این سوره با آن شروع می شود .
یکی از معانی فلق، صبح است و معنی دیگر آن آفرینش کل کائنات است.
الله سبحان و تعالی رهنمود می کند انسان را که در پرتو نور و روشنایی از شرّ و بلای هرچیز پیچیده پنهان وآشکاربا پناه بردن به اوخود را ایمن سازد.
در این سوره سه آفت را بیان فرموده که شرّ آنها بیشتر است.
ابتدا؛ از شر شب وآنچه درآن است. شب، جهان را زیر بال و پر خود می گیرد.
دوم: از شرّ دمندگان در گره ها، مراد زنان جادوگری است که با نیرنگ بازی، حواس و اعصاب را گول می زنند جادو نمی تواند سرشت اشیاء را تغییردهد و حقیقت تازه ای را پدید آورد تنها می تواند چیزهایی را تلقین کند و به خیال انسان بیندازد.
و سوم: از شرّ حسود
حسود آرزوی زوال نعمت شخصی را دارد.
دربدن انسان رازهایی وجود دارد که ما ازآن بی خبریم.
حسادت یکی ازاین رازهاست که شک و تردیدی دروقوع آن نیست.
این سایه روشنی است از حقایقی که انسان درهمه ی اعصار نیازمند است تا درکنف قدرتی لایتناهی، خود را واکسینه کند.
۶. الحمدلله که خداوند نعمت “اسلام وایمان” را به ما داده و گرنه درمواقعی که به یک آرامشبخش برای قلب پرتپشمان نیاز داریم را از دست می دادیم. واقعاً “معوذتین” دلهایمان را آرامش و ثابت نگه می دارد. واقعاً ما از درون دیگران با خبرنیستیم فقط خداست که ازدرونها آگاه هست همانطورکه خداوند می فرماید: “یعلم خائنه الأعین وماتخفی الصدور” با خواندنش یک دژمحکم دورتا دور خودمان کشیدیم که نگهبانش الله است “فهو خیر الحافظین..” ازکودکی اولین سوره هایی که یادمان دادند؛ “ناس وفلق” بوده است. همیشه ورد زبانمان بوده وهرجا که می رویم به روی خود وفرزندانمان می خوانیم ومی دمیم. بخصوص وقتی جای شلوغی وارد می شویم برای جلوگیری ازچشم زخم، حسادت، آزارواذیّت اجنّه وشیاطین درطول شب، جادو و…ما باخواندن این آیات به پروردگارهمه جهانیان متوسّل می شویم. زیرا که او با آفرینش هستی، پرده عدم شکافته شده ونور وجود آشکار شده است وهرروز و هرساعت هم با آفرینش وپیدایش هرموجودی، پردۀ نیستی شکافته می شود و سیمای هستی سربه درمی آورد. خداوند با این بیان به انسان فهمانده که هرشرّی ازهرمخلوقی صادرو ناشی شود منتسب به خود آن مخلوق است، شرّمحض هم وجودندارد. بلکه شرورنسبی است. آنچه نسبت به توشرّاست نسبت به آفریده دیگرخیراست. مانند گوسفندی که طعمه گرگ می شود برای گوسفند وچوپان شرّاست اما برای گرگ خیر!
آنجا که می فرماید: “نفاثات”، منظورفقط دمندگان وجادوگران نیست، بلکه نمّامان وسخن چینان هم که خود را درلباس دلسوزان درپیش این وآن نشان می دهند وبدین وسیله پیوندها را سست وگسسته می کنندهم هست. حسودان آنانند که زوال نعمت دیگران را می خواهند…
خداوندا به توپناه می بریم؛ ازسه منبع شرّوفساد؛ شب تاریک، سخن چینان توطئه گروحسودان بدخواه.
۷.هر وقت این سوره را تلاوت می کنم چنان امنیت خاطری در درونم احساس می کنم که انگارهیچ شرّ و بدی درروی زمین وجود ندارد که به من آسیب برساند وهمین امر باعث شده که درهرزمان و مکان این سوره را تلاوت کنم و همیشه بچه هایم؛ را سفارش به خواندن “معوذتین” می کنم چون شیرینی تلاوت این آیات را در درون خودم چشیدم و کلید آرامش روحم را پیدا کردم وآن را ضامن ابدی برای خودم، خانواده ام و لحظه به لحظه ی زندگی ام می دانم.
۸. در این سوره از شرّهایی که دراین دنیا هست گفته شده؛ مانند شری که از طرف جن وانس به ما می رسد یا شرّ شخص حسود، جادوگران و خیلی شرّهای دیگری که ما یا از آن بی خبریم و یا ممکن است شرّی باشد که ما آن را خیر ببینیم. پس برای دورشدن ازشرّهرآنچه خداوند خلق کرده کافیست به خودش پناه ببریم؛ چرا که الله بهترین محافظ است. اینکه برای محافظت از خودمان باید ازشرّ اینها به خدا پناه ببریم. ازشرّ جادوگران و ساحران و یا کسانی که حسودند وهمچنین ازشرّهایی که در شب دربین جن وانس وهمه موجودات هست باید به خدا پناه ببریم زیرا که خالق همه اینها خداست. من و اطرفیانم در زندگی روزمره به خاطر محافظت از خودمان وقتی می خواهیم برویم بیرون از خانه آیه الکرسی و قل ها را می خوانیم وهم چنین وقتی بچه ها خوابیدن می خوانیم واقعاً احساس آرامش بیشتری می کنم. انگار که حصاری دورم هست که اجازه ورود چنین چیزهایی را به درونم نمی دهند.
۹.دراین سوره خداوند به بندگانش می فرماید: که ازهرآنچه که اوآفریده چه شرّ و چه خیر فقط به او پناه ببریم.
همه آن چیزهایی که خداوند آفریده؛ مسلماً برای کاری و مصلحتی آفریده شده است. ولی ممکن است این مصلحت شاید برای دیگری شرّ باشد و برای یکی دیگر خیر.
پس باید بدانیم هنگامی که سختی و بدبختی به ما رجوع کرد. تنها لازمه که فقط از خداوند کمک بخواهی شاید دیر جواب بدهد که آن هم حتماً خیری درآن هست. اما بلاخره جوابت را می دهد.
وهمچنین از شرّ کسانی که نمّامی، خبرچینی ویا سحر وجادو می کنند که زندگی دیگران را خراب کنند و حتی کسانی که حسد می ورزند وحسودی زندگی و مال و فرزند دیگران را می خورند دراین مورد هم خداوند گفته فقط کافیست که فقط به خودش پناه ببری و به او متوسّل شویم خداوندی که مالک کل جهان است وهمه چیز دردست اوست واوست که حافظ جان و مال ماست .
هرگاه این سوره را می خوانیم قطعاً احساس امنیت وآرامش خواهیم کرد و مطمئنیم که هیچ ضرری به ما نمی رسد چون الله محافظ ما خواهد بود.