۱-بیشترین اسمی که با حلیم است چیست و چرا؟
ــ کلمه حلیم با دیگر اسامى خداوند( غفور, علیم, غنى و شکور) ۱۱ مورد توصیف شده و دراغلب موارد نشان دهنده خطاء و گناهى است که از بنده سر زده. حلیم همواره با غفور( آمرزنده گناهان) در آیاتى آمده است که به پاره اى از گناهان اشاره شده و خداوند گناهان را با شتاب کیفر نمى دهد و راه بازگشت( توبه) را باز گذاشته است.
ــ صفت بردبارى در مورد حضرت ابراهیم (علیه السلام) و حضرت شعیب (علیه السلام) در قرآن کریم به کار رفته است.
ــ بیشترین اسمی که با حلیم آمده درقرآن، غفوراست.
ــ حلیم یعنی؛ صبوروبردبار، وغفوریعنی؛ بخشنده و سِترکننده بر گناهان و نقصان، چه دراعمال وچه درمال .
خداوند صبر می کند بر بنده گناهکارش وبه او مهلت توبه می دهد وبر گناهانش ستر می کند چه دردنیا و چه درآخرت. ولی صبر خداوند نیز حدّ وحدودی دارد اگر بنده بر گناهش پایدار باشد و دست از گناه نکشد عذابی شدید درانتظار اوست.
ــ حلیم با اسم غفورهمراه است؛ خداوند با داشتن صفت حلیم و غفور درکیفر دادن گناهکار شتاب نمی کند و هر گاه توبه کند توبه او را می پذیرد. خداوند دارای حلم و آمرزگار است .
ــ برای آمرزیدن و پوشاندن گناه کسی، باید بردبار بود و فوراً در مقابل اشتباه موضع گیری نکرد. جز خدا که حلیم است کسی غفور نیست چرا که با حلمش از بنده ها در می گذرد و آنان را می بخشد.
ــ اسم حلیم بیشتر با اسم غفور آمده است. دلیلش هم اینست که خداوند با مغفرت خود می خواهد گناه بندگانش را پاک کند و حتی اثری هم از آن معصیت در فرد عاصی باقی نماند. پس با حلم خود به آنان فرصت توبه می دهد. چرا که خداوند مهربانترین نسبت به مخلوقات است و نمی خواهد با کوله بار گناه به درگاهش باز گردیم. پس در کنار بخشش و مغفرت خود، در توبه را باز گذاشته و به ما مهلت داده تا از معاصی خود پاک شویم و با کارنامه یی پر از حسنه نزدش برگردیم.
ــ بیشترین اسم که با حلیم آمده، غفوراست، چون خداوند مقابل خطاء واشتباهات بندگان صبرمی کند و به آنان فرصت توبه می دهد که بندگان خود را ببخشد؛ چرا که اگرخداوند بخواهد زود بندگانش را مجازات کند آدمی بر زمین باقی نمی ماند؛ به همین دلیل رسیدگی به اعمال را به روز موعود موکول کرده است و درهای بخشش خود را در این دنیا و هم آن دنیا بازنموده تابندگانش را به هربهانه ای ببخشد.
ــ بیشترین اسم با حلیم آمده، ” غفور” است . در قرآن در بعضی آیه ها صفت صبر و شکیبایی همراه با بخشش آمده است.
ــ بیشترین اسمی که با حلیم آمده، غفوراست. حلیم به معنای کسی است که صبور و با گذشت است به معنای کسی است که پوشاننده گناهان است و غفور هم به معنای آمرزنده گناهان است و خداوند آنقدرصبوراست که راحت می تواند گناهان و خطاهای ما را بیامرزد با وجود اینکه قدرت آن را دارد که تا گناهی از ما سر زد و نافرمانی اش کردیم همان موقع ما را عذاب دهد ولی این کار را نمی کند. و چقدر با گذشت است که خوان نعمت خود را حتی برای کافران هم گسترانیده است.
ــ بیشترین اسمی که با حلیم آمده، اسم غفور می باشد؛ زیرا یکی از شاخصه های حلم و بردباری بخشش است و این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند و خداوند الحلیم خداوندی است که گناه گناهکاراو را عصبانی نمی کند و از گناهکار انتقام نمی گیرد بلکه خداوند حلیم بندگان را مورد بخشش قرار می دهد و به آنان فرصت توبه و بازگشت می دهد و گناهان را می بخشد وعیوب ونقائص را می پوشاند و دراوج قدرت و توانایی می بخشد و به آدمی فرصت بازگشت می دهد و به خاطر گناه بندگان نعمتها و فضل و بخشش خود را از ایشان دریغ نمی نماید.
بدین گونه خداوند به ما می آموزد که ما نیزحلم را از اوبیاموزیم و خود را با حلم وبخشش آراسته گردانیم؛ زیرا خداوند با وجود قدرت داری حلم است و با وجود عزتش پوشاننده و ستار و بخشنده ی گناهان است. یعنی؛ خداوند می توانست درکنار حلم و بردباریش نسبت به کفر کافران حلیم باشد وعذاب آنان را به تأخیر اندازد و می توانست درمقابل اعمال آنان بدون هیچ گذشتی انتقام بگیرد. اما خداوند در۶ جای قرآن می فرماید: حلیمٌ غفور یعنی؛ خداوند درعین بردباری بخشنده نیزهست و فرصت بازگشت و توبه را برای بنده اش فراهم نموده است با آغوش باز پذیرای توبه ی بنده ی گناهکاراست. پس ما نیز باید خدا گونه حلیم و غفور باشیم و در برابر ناملایمات و آزار دیگران حلیم و بردبار باشیم و عیب و نقصهای دیگران را بپوشانیم و رفتارهای نابجا و نادرست آنان را ببخشاییم تا بتوانیم خود را به ویژگی حلیمٌ غفور نزدیک گردانیم.
ــ اسم حلیم بیشتر با اسم غفورهمراه است واین نشان می دهد که خداوند درکیفر و مجازات انسان حلیم است و منتظر استغفاربندگان است تا به محض توبه او را ببخشد. نه اینکه به محض انجام گناه او را محکوم کند وهیچ راهی برای بازگشتش باقی نگذارد کاری که بندگانش انجام می دهند.
ــ در این آیه نام مبارک حلیم با غفور آمده است و خود بیانگر این است که پروردگار در برابر گمراهی و ناسپاسی ما بسیار بردبار و صبور است.
ــ بیشترین اسمی که با حلیم آمده، غفور است،چون خود حلیم به معنای بسیار با گذشت وبخشش است وکسی است که پوشاننده وستار گناهان است ومی خواهد بفهماند که خداوند بسیار بخشاینده وآمرزنده است.
انسانها اگر دچار ومرتکب گناه شدند به زودی آنها را عذاب نمی دهد وبه آنها مهلت می دهد شاید از کرده خود پشیمان شوند واز درگاه خداوند مغفرت بطلبند وتوبه کنند وخداوند غفور وحلیم ورحیم است وبه ما می فهماند اگر گناهی مرتکب شدیم نا امید از درگاه او نشویم وبه سوى او بر گردیم .
ــ بیشترین اسمی که با حلیم آمده فکر کنم غفور باشد . خداوند غفورٌ حلیم با بردباری و حلم به بنده گناهکار فرصت می دهد تا توبه کند و باز گردد و درعذاب وعقاب بنده اش هیچ عجله ی ندارد .
ــ بیشترین اسمی که با حلیم آمده؛ غفور است. زیرا لازمه ی غفر و بخشش، حلم و بردباریست ویکی از شاخصه های حلم و بردباری، بخشش است و این دو لازم و ملزوم یکدیگرهستند و خداوند “الحلیم” خداوندی است که گناه گناهکار، او را عصبانی نمی کند و از گناهکار انتقام نمی گیرد بلکه خداوند حلیم، بندگان را مورد بخشش قرار می دهد و به آنان فرصت توبه و بازگشت می دهد و گناهان را می بخشد و عیوب و نقایص را می پوشاند و دراوج قدرت و توانایی می بخشد و به آدمی فرصت بازگشت می دهد و به خاطر گناه بندگان، نعمتها و فضل و بخشش خود را از ایشان دریغ نمی نماید و چقدر با گذشت است که خوان نعمت خود را حتی برای کافران هم گسترانیده است.
– چون خداوند آمرزنده وبردبار است و انسان ها را به سبب گناهانشان زود مؤاخذه نمى کند، با اینکه بر آنها قدرت دارد و در عذاب و عقاب بنده اش هیچ عجله ی ندارد و همیشه بدنبال فرصتی برای بخشیدن ماست. پس اگر گناهی مرتکب شدیم نا امید از درگاه او نشویم وبه سوى او بر گردیم.
-خداوند به زیبایی، بخشش و بردباری را با هم جمع کرده است. خداوند “غفورو حلیم”، با بردباری و حلم، به بنده گناهکار فرصت می دهد تا توبه کند و بازگردد؛ ولی اگر بنده بر گناهش پایدار باشد و دست از گناه نکشد عذابی شدید درانتظار اوست.
– خداوند اگر بخواهد بنده ای را ببخشد و گناهان او را نا دیده بگیرد ابتدا با حلم خود صبر می کند تا بنده به خود آید؛ عجله نمی نماید و صبر می کند تا زمانی که بنده توبه کند، آنوقت است که صفت غفور بودن خداوند باعث آمرزش گناهان فرد خطاء کار می شود. یعنی خداوند با مغفرت خود، می خواهد گناه بندگانش را پاک کند وحتی اثری هم ازآن معصیت در فرد عاصی باقی نماند. پس با حلم خود به آنان فرصت توبه می دهد چرا که خداوند مهربانترین نسبت به مخلوقات است و نمی خواهد که ما با کوله بار گناه به درگاهش باز گردیم .
– بدین گونه خداوند به ما می آموزد که ما نیز حلم را ازاوبیاموزیم و خود را با حلم و بخشش آراسته گردانیم زیرا خداوند با وجود قدرت، داری حلم است و با وجود عزّتش، پوشاننده و ستار و بخشنده ی گناهان است. یعنی؛ خداوند می توانست در کنار حلم و بردباریش نسبت به کفرکافران حلیم باشد وعذاب آنان را به تأخیر اندازد و می توانست درمقابل اعمال آنان بدون هیچ گذشتی انتقام بگیرد اما خداوند درعین بردباری، بخشنده نیزهست و فرصت بازگشت و توبه را برای بنده اش فراهم نموده است با آغوش باز پذیرای توبه ی بنده ی گناهکار است پس ما نیز باید خدا گونه حلیم و غفور باشیم و در برابر ناملایمات و آزار دیگران حلیم و بردبار باشیم وعیب و نقصهای دیگران را بپوشانیم و رفتارهای نابجا و نادرست آنان را ببخشاییم تا بتوانیم خود را به ویژگی حلیم غفور نزدیک گردانیم. مثلاً اگر ما در هنگام عصبانیت قصد انتقام گرفتن از کسی را داشته باشیم اگر صبر کنیم احتمال اینکه او را ببخشیم زیاد می شود.
– اگرخداوند بخواهد زود بندگانش را مجازات کند آدمی بر زمین باقی نمی ماند به همین دلیل رسیدگی به اعمال را به روز موعود موکول کرده است و درهای بخشش خود را هم در این دنیا و هم در آن دنیا بازنموده تا بندگانش را به هربهانه ای ببخشد.
۲- پیام«والله شکورٌ حلیم» در آیه /۱۷سوره التغابن چیست؟
(إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ۚ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ) [۶۴:١٧]
ترجمه: اگر به خدا قرضالحسنهای بدهید، آن را برایتان چندین برابر میسازد، و شما را میآمرزد. خداوند سپاسگزار و بردبار است (و او از بندگانش به وسیلهی دادن پاداشهای عظیم تشکّر مینماید، و در پرتو بردباری خود، در عقوبت بندگان تعجیل نمیفرماید، و بلکه گناهانشان را میبخشاید).
-در این آیه سخن از قرض دادن و قرض نیکو دادن به خداوند آمده است. کسی که به خدا قرض نیکو بدهد خداوند چند برابر آن را هم در دنیا وهم درآخرت به او باز می گرداند و درکنارآن بخشش خود را نصیب قرض دهنده می کند.
– “شکورٌحلیم” خداوندی است که در کنار بردباری، سپاسگذار نیزهست. اواز بندگانش به وسیله دادن پاداشهای بزرگ تشکر می کند و در سایه بردباری خود، عذاب بنده را به تأخیر می اندازد و حتی گناهانش را بدون حساب می بخشد.
-صدقه دادن خیلی از مشکلات را بر طرف مى کند وخیروبرکت را در زندگى انسان زیاد مى کند و حتى دلهایمان با صدقه آرام مى کند. پس خداوند به ما پیام می دهد که بخیل نباشید واز مال خود صدقه کنید و خداوند سپاسگذاراست ودر برابر این عمل شما پاداشی زیادی نصیبتان می کند. ازاین بالاتر این است که انفاقی که مؤمن می کند درراه خیر عمومی باشد و آن را قرض دادن به خدا بداند و بر کسی منت نگذارد و رضای خدا را بجوید.
– پروردگار عالم با اینکه بی نیازاز اعمال هر موجودی است اما معامله ای سودمند برای بندگانش درنظر گرفته، در حالی که هنگام بذل و بخشش بظاهر، طرف ما بندگان الله هستند. اما پروردگار حلیم در برابر این اعمال، خود را طرف معامله قرار می دهد و پاداشی بس بزرگ در مقابل اعمال ناچیز ما می بخشد. بدرستی که چه خدای عاشقی داریم و او نه تنها در برابر ناسپاسی ما، بلکه در برابر نادانی ما بسیار بردبار و صبور است.
– این آیه بیانگر لطف وعنایت خداوند نسبت به بندگانش می باشد که اگر بندگان از آنچه که در حقیقت متعلق به خداوند است و به عنوان ودیعه وامانت دراختیارآنان قرارداده در راه خداوند قرض الحسنه دهند خداوند چندین برابر به آنها پاداش می دهد و اینگونه از آنان سپاسگزاری می نماید و گناهان آنان را می بخشد و نسبت به آنان و قصور و کوتاهی در بندگی و عبادتشان بردبار و حلیم است.
– این آیه به انسان درس شکر وسپاسگزاری می آموزد به انسان یادآوری می نماید تا چشم دل باز کند و جلوه های رحمت خداوند را ببیند و بیاموزد که در برابردیگران و کارهای حسنه ی آنها سپاسگزار باشد وهر نیکی را با چندین نیکی جبران نماید و از بدیهای آنان چشم پوشی نماید و بدیها را ببخشاید و حلیم و بردبار وبا گذشت باشد واین چنین راه و رسم سپاسگزاری و حلم و بردباری را ازپروردگار خود بیاموزد.
– خداوند در برابر عمل اندک پاداش فراوان عطاء می کند و از گناه بنده نیکوکاری که از اموال و اعمال و اولاد خود در راه خدا بذل کند در می گذرد و در برابر گناهانش بردبار است. بخاطر نیکی های ما گناهانمان را می پوشاند چرا که خدا در برابر گناهان ما بردبار است و چون شکور است هیچ عمل ما را بی پاسخ نخواهد گذاشت.
– خداوند کارهای نیک و از جمله انفاق ما را با پاداشی چندین برابر جواب می دهد. دراین آیه خداوند ما را به انجام اوامر و دوری از نواهی تشویق می کند و مژده می دهد هر کس بخواهد از گناهش پشیمان شود و راه درست در پیش گیرد او را می بخشم و در برابر این کارش او را می ستایم.
خداوند شکور است. یعنی؛ عمل نیک ما را ارج می نهد و ازما تشکر می کند و حلیم است که فرصت و شرایط این عمل را به ما عطاء کرده است. اگر هر قدمی برای خدا برداریم که در این آیه از صدقه و بخشش صحبت شده است ودر راه خدا انفاق کنیم و دست یتیمی را بگیریم و به نیازمندی کمک کنیم و این کار ما خالصانه برای الله باشد مانند قرضی است که به خدا دادیم و با وجودی که همه ی نعمتهایی که در اختیار انسان است را خودش به او عطاء کرده خداوند مقداربخشش ما را چندین برابر می کند و مهم تر اینکه به خاطر پاداشی که انجام داده ایم سپاسگزاری می کند و در پرتو صبر و بردباری خود ما را مورد عفو و بخشش خود قرار می دهد و این نهایت لطف و کرم خداست.
ــ اگر با انفاق خود به خداوند وامى نیکو دهید آن را با سود و منفعت چندین برابر به شما باز می گرداند و خداوندعطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک مى باشد و خداوند بسیار سپاسگذار، قدرشناس و بردبار است. و یک نوع تشویق مؤمن به این عمل انسانى است. صرف وقت براى دوست هم نوعى صدقه و انفاق محسوب مى شود.
ــ به نظر من پیام این آیه صدقه دادن است و صبور بودن در گرفتن پاداشش است، صدقه دادن هم مال را زیاد و هم ثواب را. پس خداوند به ما پیام می دهد که بخل نکنید وازمال خود صدقه کنید و خداوند سپاسگذاراست ودربرابر این عمل شما، پاداش زیادی نصیبتان می کند ولی به شرط صبور بودن.
ــ خداوند کارهای نیک و از جمله انفاق ما را با پاداشی چندین برابر جواب می دهد. در این آیه خداوند ما را به انجام اوامر و دوری از نواهی تشویق می کند و مژده می دهد هر کس بخواهد از گناهش پشیمان شود و راه درست در پیش گیرد او را می بخشم و در برابر این کارش او را می ستایم . خداوند شکوراست یعنی؛ عمل نیک ما را ارج می نهد و از ما تشکر می کند و حلیم است که فرصت و شرایط این عمل را به ما عطاء کرده است.
ــ هرکاری در راه خدا و برای خدا دهیم خدا درعوض پاداش چند برابر در دنیا آخرت به ما می دهد، و بخاطر نیکی های ما گناهانمان را می پوشاند. چرا که خدا دربرابر گناهان ما بردبار است و چون شکوراست هیچ عمل ما را بی پاسخ نخواهد گذاشت.
ــ پیام این آیه بخشندگی فراوان خداوند در مقابل کارهای کوچک بندگان می باشد و اینکه خداوند به بندگان فرصت پشیمانی از گناه را می دهد و زمانی که بنده پشیمان شود و توبه کند به او اجر و پاداش می دهد.
ــ خداوند در برابر گناهان بندگانش صبر پیشه می کند واز مجازات کردن بندگانش هیچ عجله ای ندارد و به آنها فرصتی دوباره می دهد که از گناهانشان دست بر دارند و طلب بخشش کنند و یکتاپرستی کنند.
*مثلا اگر شخصی در هنگام عصبانیت قصد انتقام گرفتن از کسی داشته باشد اگر صبر کند احتمال بخشیدن هم زیاد می شود.
شکرگذار بودن خداوند از بنده.
ــ این آیه می گوید اگر به خداوند قرض الحسنه دهید آن را برای شما مضاعف می کند و شما را می بخشد یعنی اگر در راه خدا انفاق کنید و دست یتیمی را بگیرید و به نیازمندی کمک کنید در واقع به خداوند قرض الحسنه داده اید و به واسطه آن خداوند گناهان شما را می بخشد و آن قدر با گذشت و بردبار و مهربان است که شکرگذار بنده اش می شود.
ــ این آیه بیانگر لطف و عنایت خداوند نسبت به بندگانش می باشد که اگر بندگان از آنچه که در حقیقت متعلق به خداوند است و به عنوان ودیعه و امانت دراختیار آنان قرار داده در راه خداوند قرض الحسنه دهند خداوند چندین برابر به آنها پاداش می دهد و اینگونه از آنان سپاسگزاری می نماید و گناهان آنان را می بخشد و نسبت به آنان و قصوروکوتاهی در بندگی وعبادتشان بردبار و حلیم است. این آیه به انسان درس شکر و سپاسگزاری می آموزد به انسان یادآوری می نماید تا چشم دل باز کند و جلوه های رحمت خداوند را ببیند و بیاموزد که در برابر دیگران و کارهای حسنه ی آنها سپاسگزار باشد وهرنیکی را با چندین نیکی جبران نماید واز بدیهای آنان چشم پوشی نماید و بدیها را ببخشاید و حلیم و بردبار و با گذشت باشد واین چنین راه و رسم سپاسگزاری و حلم و بردباری را از پروردگار خود بیاموزد.
ــ پروردگار عالم با اینکه بی نیاز از اعمال هر موجودی است اما معامله ای سودمند برای بندگانش در نظر گرفته، در حالی که هنگام بذل و بخشش بظاهر طرف ما بندگان الله هستند اما پروردگار حلیم در برابر این اعمال خود را طرف معامله قرار می دهد و پاداشی بس بزرگ در مقابل اعمال ناچیز ما می بخشد بدرستی که چه خدای عاشقی دارم واو نه تنها دربرابرناسپاسی ما بلکه در برابر نادانی ما بسیار بردبار و صبور است. سبحان الله
ــ تمام موجودات از زمین و آسمان و هرآنچه بین این دو قرار دارد به حمد و ثنای پروردگار مشغولند هرچند که ما زبان تسبیح آنان را نمی فهمیم اما انسان نادان از یاد خدا غافل است و پروردگار حلیم، بردبار و شکیبا منتظر توبه و بازگشتی از سوی بنده ی غافل خود است تا مغفرتش را شامل حالش گرداند.
ــ در آیه /۱۷ تغابن سخن از قرض دادن و قرض نیکو دادن به خداوند آمده است. کسی که به خدا قرض نیکو بدهد خداوند چند برابر به او باز می گرداند و در کنار آن بخشش خود را نصیب قرض دهنده می کند. شکور الحلیم خداوندی است که در کنار بردباری سپاسگذار نیز هست. او از بندگانش به وسیله دادن پاداشهای بزرگ تشکر می کند و در سایه بردباری خود عذاب بنده را به تأخیر می اندازد و حتی گناهانش را بدون حساب می بخشد.
ــ این آیه در مورد صدقه واحسان وبذل وبخشش است یعنی اگر چیزی را در راه خدا صدقه دادیم بر کسی منت نگذاریم چون خداوند چندین برابرش را به ما دراین دنیا وآن دنیا خواهد داد یا اگر ما کارهای خوب انجام دهیم وبه دستوراتش عمل کنیم خداوند نیز نتیجه اعمالمان را به ما می دهد مثل قرض الحسنه ای است که ما پیش خداوند داریم .
ــ در این آیه سخن از قرض دادن به خدا عزوجل هست. اگر قرضی که بخوبی و با دلی خوش و از روی خلاص باشد خدا آن را چند برابر فرماید و این بالاتر این که انفاقی که مؤمن می کند در راه خیرعمومی قرض دادن به خدا بداند و رضای خدا بجوید بیشتر مورد آمرزش خدا می شود پس چرا چنین فرصتی از دست دهیم.
۳-رابطه بین اسم حلیم با آیه/ ۴۴ سوره الاسراء چیست؟
( تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ ۚ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰکِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ ۗ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا) [١٧:۴۴]
اگر اندکی بیاندیشیم و جهان را نظاره کنیم و در خلقت و آیات هستی تفکر کنیم خواهیم فهمید که هیچ موجودی در جهان نیست مگر آنکه خدا را ستایش می کند و ازبین تمام موجودات جهان، فقط انسان است که به خطاء می رود و نافرمانی الله را می کند و حتی به شرک کشیده می شود وکمترخدا را یاد می کند و دست به نافرمانی می زند و از کنار این همه آیات و نشانه ها بدون تفکر و تدبر عبور می کند اما بازهم خدا در برابر این مخلوق، حلیم و بردبار بوده و از او در می گذرد و به او فرصت توبه و بازگشت به سویش را می دهد و گناهانش را می پوشاند.
-همه موجودات زنده که دراین کره خاکی زندگی می کنند به گونه ای ذکر وتسبیح خداوند می کنند ولی ما که اشرف مخلوقات هستیم بعضی اوقات در این کارکوتاهی می کنیم ودچارغفلت وسهل انگاری می شویم واز دستوراتش پیروی نمی کنیم وبه آنها عمل نمی کنیم. درحالی که خداوند در قرآن ذکرکرده است که حیوانات وپرندگان نیز به ذکر خداوند مشغول هستند ولی ما از درک آن عاجز هستیم وچشم بصیرت وگوش شنوا نداریم گویی که چشم وگوشمان از دیدن وشنیدن آنها کور وکر شده است. ولی خداوند به همه چیز احاطه دارد وروش تسبیح آنها را مى داند وبه انسانهایی که گناه مى کنند مهلت مى دهد وبه آنها نعمت وروزى و سلامتی مى دهد، تا ازاین گناه بزرگ توبه نمایند وگناهانشان را ببخشد واگرشکیبایی وآمرزش او نبود آسمانها بر روی زمین فرو مى آمد و هیچ چیز روی زمین باقى نمى ماند.
– هر موجودی با زبان خودش حمد ربّش را می کند و ما تسبیح آنان را نمی شنویم وما غافلیم ازاینکه از آنها درس بگیریم وبه فکرآخرت باشیم ومشغول دنیا هستیم. ولی بازهم خداوند صبوراست و صبر می کند و منتظرتوبه بنده اش است وبه ما فرصت توبه کردن را می دهد، و درعقوبت دادن شتاب نمی کند شاید بنده اش به خود آید وتوبه کند. در این آیه نام مبارک “حلیم” با “غفور” آمده است و خود بیانگر این است که پروردگار در برابر گمراهی و ناسپاسی ما بسیار بردبار و صبوراست ما نیز باید با نوای تسبیح مخلوقات خدا، هم صدا شویم و او را تسبیح بگوییم. باید در مسیر رودخانه با جریان آب پیش برویم وایمان داشته باشیم درهای توبه خداوند همیشه باز و پذیرای توبه کنندگان است چرا که خداوند بردبار و بخشنده، درکیفروعقاب بنده اش هیچ عجله ای ندارد و با حلم فراوان منتظر بازگشت اوست وهربنده ای که از خواب غفلت برخیزد مشمول بخشش بی حدّ خداوند حلیم و غفور می شود. وچه خداوند مهربانی داریم و از آن بی خبریم و بی شرمانه درجلوی او ناسپاسی می کنیم.
– پس در میان تمام ذرّات جهان هستی و هرآنچه که در آسمانها و زمین است درحالی که همه مشغول تسبیح و عبادت خداوند هستند تنها انسان است که غافل است ودل خود را همنوا وهم صدا با این طنین زیبا ننموده و تنها انسان است که خطاء و قصورمی نماید و کفر وانکار می نماید و اگرحلم وبردباری و بخشندگی خداوند نبود خدا انسانها را با کمال اقتدار وتوان به گناهانشان می گرفت وایشان را مهلت نمی داد درحالی که خداوند نه تنها نسبت به عصیان و نافرمانی بندگان حلیم و بردبار است بلکه بسیار بخشنده و بزرگوار نیزهست وهمیشه منتظر بازگشت و پشیمانی بنده و بخشش گناهان او نیز هست پس درواقع خداوند حلیم خداوندی است که گناهان بندگان را می بخشد و به آنان فرصت توبه بازگشت می دهد واین درواقع همان معنای اسم حلیم است که در این آیه نیز به زیبایی تبیین و تشریح شده است.
ــ همه مخلوقات خداوند به حمد وتسبیح او مشغول هستند، همه موجودات زنده که ما آنها را نمی بینیم وغافلیم که از آنها درس بگیریم وبه فکر آخرت باشیم ومشغول دنیا هستیم ولی باز هم خداوند صبور است و صبر می کند و منتظر توبه بنده اش است وبه ما فرصت توبه کردن را می دهد، ودرعقوبت دادن شتاب نمی کند شاید بنده اش به خود آید وتوبه کند.
ــ اگر اندکی بیاندیشیم و جهان را نظاره کنیم در خلقت و در آیات هستی تفکر کنیم خواهیم فهمید که هیچ موجودی در جهان نیست مگر آنکه خدا را ستایش می کند. اما دراین میان انسان که اشرف مخلوقات است کمترخدا را یاد می کند و دست به نافرمانی می زند و ازکنار این همه آیات و نشانه ها بدون تفکر و تدبّرعبور می کند امّا بازهم خدا در برابر این مخلوق، حلیم و بردبار بوده و از او در می گذرد و به او فرصت توبه و بازگشت به سویش را می دهد و گناهانش را می پوشاند.
ــ این آیه به ما ندا می دهد ای انسان تمام کائنات بدون هیچ گونه تخطی در حال تسبیح آفریدگارند ولی شما با درک محدود و یا شاید عدم فرمانبرداری، این امر را درک نمی کنید و با سرکشی خود نمی خواهید به آن پی ببرید. پس به خود آیید و از خواب غفلت بیدار شوید که خداوند فرصت برگشت داده وبا توبه، گناهان شما را می بخشد چرا که وی درعذاب انسان های کافرهیچ عجله ای ندارد و با اینکه دلیل و برهان روشن برای هدایتشان آورده و به آنان انذار داده ولی باز سرپیچی می کنند. و خداوند با حلم و بردباری دربرابر اعمال زشت انسانها صبر کرده تا شاید پیشمان شوند ومورد عفو او قرار گیرند.
ــ همه ی موجودات به حمد و ثنای خداوند مشغولند. چون ما با زبانشان آشنایی نداریم متوجه نمی شویم، ولی باید با آنها هماهنگ شویم و به پرستش خداوند بپردازیم، خداوند به ما فرصت بازگشت داده است چرا که او بردبار و آمرزنده است .
ــ اگر هر قدمی برای خدا برداریم؛ صدقه و بخشش است و اگرخالصانه وبدون شک برای الله باشد مانند قرضی است که به خدا دادیم و خداوند مقدار بخشش ما را چندین برابر می کند و مهم تر اینکه به خاطر پاداشی که انجام داده ایم سپاسگزاری می کند و در پرتو صبر و بردباری خود ما را مورد عفو و بخشش خود قرار می دهد.
حلیم در آیه /۴۴ سوره اسراء به معنی شکیبایی است.
در این آیه صبر و شکیبایی خداوند در مقابل کافران است ، با اینکه همه موجودات در آسمان و زمین به ذکر و تسبیح خداوند می پردازند با این حال آنها معنی این حمد وثنا را نمی فهمند چون از ساختار عالم هستی آگاهی ندارند و دراینجاست که خداوند درهای توبه و برگشت به سوی یزدان جهان را به روی همه بندگانش باز می کند وازآنها می خواهد که به یکتا پرستی بپردازند.
بدون هیچ شک وگمانی خداوند بسیار شکیبا و بخشنده است و فرصتی به بنده گان خود می دهد که از خواب غفلت بیدار شوند ودر برابر بیداریشان مغفرت خود را شامل حال آنها می کند.
ــ این آیه بیان می دارد که تمام آسمانها و زمین وهرچه که درآنها وجود دارد مشغول تسبیح خداوند هستند ولی ما نمی فهمیم و ازبین تمام موجودات جهان فقط انسان است که به خطاء می رود ونافرمانی الله را می کند وحتی به شرک کشیده می شود ولی خداوند آن قدرصبور وآمرزنده است که در برابر این همه نافرمانی انسان صبرمی کند وهمان لحظه او را به سزای عملش نمی رساند که شاید این انسان گنهکار توبه کند و به سوی او برگردد. چه خداوند مهربانی داریم و از آن بی خبریم و بی شرمانه در جلوی او ناسپاسی و نافرمانی اش می کنیم. وای بر ما…
ــ خداوند در این آیه اشاره می کند به این که تمام ذرّات جهان هستی وهرآنچه که درآسمانها و زمین است همه مشغول تسبیح وعبادت خداوند هستند ودراین میان تنها انسان است که غافل است و دل خود را همنوا وهم صدا با این طنین زیبا ننموده و تنها انسان است که خطاء و قصور می نماید وکفروانکار می نماید و اگرحلم و بردباری و بخشندگی خداوند نبود خدا انسانها را با کمال اقتداروتوان به گناهانشان می گرفت وایشان را مهلت نمی داد در حالی که خداوند نه تنها نسبت به عصیان و نافرمانی و نافرمانبرداری بندگان حلیم و بردبار است، بلکه بسیار بخشنده و بزرگوار نیز هست و همیشه آماده ی بازگشت و پشیمانی بنده و بخشش گناهان او نیزهست. پس در واقع خداوند حلیم خداوندی است که گناهان بندگان را می بخشد و به آنان فرصت توبه و بازگشت می دهد و این درواقع همان معنای اسم حلیم است که دراین آیه نیز به زیبایی تبیین و تشریح شده است.
ــ آسمان هفتگانه و زمین و همه کسانى که در آن هستند همه تسبیح او را مى گویند هر موجودى تسبیح و حمد او را مى گوید ولى شما تسبیح آنها را نمى فهمید( درک نمى کنید) و او بردبار و آمرزنده است.
غلغله ایى خاموش در پهنه عالم هستى طنین افکنده که بى خبران توانایى شنیدن آن را ندارند.
از این رو بهترین کلمه براى خداوند از نظر حضرت محمد( صلی الله علیه وسلم) “سبحان الله و بحمده” است.
هر وقت صداى پرندگان را مى شنوم خجالت مى کشم من انسان که اشرف مخلوقات هستم حمد و ثناى خداوند را فراموش می کنم.
ــ هر آنچه در آسمان و زمین هست خداوند واحد را تسبیح می کنند اما انسانهای غافل این مسئله را درک نمی کند و خداوند منتظر توبه آنهاست و در کیفر دادن آنها عجله نمی کند و به آنها فرصت می دهد .
ــ همه ی مخلوقات خداوند بجز انسان که گاهی اوقات غفلت می کند در حال تسبیح الله می باشند ولی ما متوجه نمی شویم .انسان با وجودی که گاهی از یاد الله غافل می شود. اما الله همیشه خیر و صلاح بنده اش را می خواهد و منتظر توبه ی اوست تا او را ببخشد.
لازمه ی غفر و بخشش، حلم و بردباریست.
خداوند اگر بخواهد بنده ای را ببخشد و گناهان و او را نا دیده بگیرد ابتدا با حلم خود صبر می کند تا بنده به خود آید عجله نمی نماید در برخورد با او بنده گناه می کند و خدا صبر می کند تا زمانی که بنده توبه کند آنوقت است که صفت غفور بودن خداوند باعث آمرزش گناهان فرد خطا کار می شود.
خداوند با حلیم بودن نه تنها بنده ی گناهکار را مؤاخذه نمی کند بلکه سپاسگذار بنده ای خواهد بود که به سوی او برگردد وتوبه کند و درمقابل کار خیر انجام دهد آنجاست که نه تنها بنده اش را می بخشد بلکه به بنده ی خود جزای خیر در دنیا و آخرت می بخشد.
چقدر بزرگوار!!!
ــ وقتی که تمام هستی تسبیح حق را می گویند دیگر خداوند نیازی ندارد که تو ای انسان تسبیح بگویی او را، ولی اگر بگویی خودت رستگار می شوی و حلیم بودن خداوند راه برگشت را برایت باقی گذاشته و در کیفر هیچ شتاب نمی ورزد.
سبحان الله والحمدلله الله اکبر
ــ تمام مخلوقات خداوند، چه آنان که درآسمان ها و چه درزمینند خداوند را تسبیح می گویند. هر موجودی با زبان خودش حمد ربش را می کند و ما تسبیح آنان را نمی شنویم. ما نیز باید با نوای تسبیح مخلوقات خدا هم صدا شویم و او را تسبیح بگوییم. باید در مسیر رودخانه با جریان آب پیش برویم و ایمان داشته باشیم درهای توبه خداوند همیشه باز و پذیرای توبه کنندگان است چرا که خداوند بردبار و بخشنده در کیفروعقاب بنده اش هیچ عجله ای ندارد و با حلم فراوان منتظر بازگشت اوست و هر بنده ای که از خواب غفلت برخیزد مشمول بخشش بی حد خداوند حلیم و غفور می شود.
ــ از این آیه نتیجه می گیریم همه موجودات زنده که در این کره خاکی زندگی می کنند به کونه ای ذکر وتسبیح خداوند می کنند ولی ما که اشرف مخلوقات هستیم بعضی اوقات در این کار کوتاهی می کنیم ودچارغفلت وسهل انگاری می شویم واز دستوراتش پیروی نمی کنیم وبه آنها عمل نمی کنیم در حالی که خداوند در قرآن ذکر کرده است که حیوانات وپرندگان نیز به ذکر خداوند مشغول هستند ولی ما از درک آن عاجز هستیم وچشم بصیرت وگوش شنوا نداریم گویی که چشم وگوشمان از دیدن وشنیدن آنها کوروکرشده است .
این خود بهترین نمونه برای ما است که با انجام دادن کارهاى خوب ازهمدیگر سبقت بگیریم واگر خدای ناکرده به راه خطا واشتباه رفتیم به سوی خداوند چون خداوند این فرصت برگشت را به ما داده است پس باید ازاین فرصتها بهترین استفاده را ببریم شاید چندان فرصتی ووقتی برای برگشت نداشته باشیم که توبه کنیم . خداوند بسیار بخشنده وحلیم است.
ــ تسبیح می گوید برای خدای یکتا، وهمه ی آنچه درآسمانها و زمین هستند و نیست چیزی مگر اینکه تسبیح گوی ذات پرودگار است و به ستایش او مشغول است، و اگر دیده ی بصیرتی باشد. آنچه دور و بر خود می بینیم مشغول به حمد و ستایش خدا تعالی هستند، و درمیان بشرکافرانی هستند که بجای حمد و تسبیح خدایی یکتا، کفر می آورند و این حلم خدا است که آنان را مهلت می دهد و این آمرزش او است که رجوع کنندگان را می آمرزد.