۱- تفاوت مالک و ملک چیست؟
مالک، اسم فاعل، از ملک به کسرمیم است، اما ملک، به فتحه میم، صفت مشبهه، از ملک به ضم میم میی باشد. وبه معنای سلطنت واداره امور قوم، نه خود قوم.
آیه / ۱۰۲سوره بقره: وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ ۖ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلَا تَکْفُرْ ۖ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ [٢:١٠٢]
ترجمه: و (گروهی از احبار یهود) به آنچه شیاطین صفتان و گناه پیشگانشان درباره‌ی سلطنت سلیمان (به هم می‌بافتند و بر مردم) می‌خواندند، باور داشتند و از آن پیروی نمودند. (چه گمان می‌بردند که سلیمان پیغمبر نبوده و بلکه جادوگر بوده است و با نیروی سحر، پریها و پرندگان و بادها را به زیر فرمان خویش در آورده است و لذا شاه جادوگر کافری بیش نبوده است). و حال آن که سلیمان هرگز (دست به سحر نیالوده و) کفر نورزیده است، و بلکه (این) شیاطین صفتان گناه‌پیشه، کفر ورزیده‌اند. (زیرا چنین سخنانی را به هم بافته و به پیغمبر خدا سلیمان افتراء بسته و به جای دستورات آسمانی، به مردم) جادو و (خرافات و از آثار بجا مانده‌ی) آنچه در بابل بر دو فرشته هاروت و ماروت نازل گردیده بود می‌آموزند. (دو فرشته‌ای که طریق سحرکردن را برای آشنائی به طرز ابطال آن به مردم یاد می‌دادند) و به هیچ کس چیزی نمی‌آموختند، مگر این که پیشاپیش بدو می‌گفتند: ما وسیله‌ی آزمایش هستیم کافر نشو (و آنچه به تو می‌آموزیم، به آشوب و کفر منتهی می‌گردد. آن را بشناس و خویشتن را از آن به دور دار. لیکن مردم نصیحت نپذیرفتند و از آموخته‌هایشان سوء استفاده کردند).
از ایشان چیزهائی آموختند (و در راهی از آن استفاده کردند) که با آن میان مرد و همسرش جدائی می‌افکندند. (آری این شیطان صفتان گناه‌پیشه، کفر ورزیدند، چون این گونه یاوه‌گوئیها و افسانه‌سرائیهای گذشتگان را بهم بافتند و آن را وسیله‌ی آموزش جادو به یهودیان کردند) و حال آن که با چنین جادوی (خویش) نمی‌توانند به کسی زیان برسانند مگر این که با اجازه و خواست خدا باشد. و آنان قسمتهایی را فرا می‌گرفتند که برایشان (از لحاظ دنیا و آخرت) زیان داشت و بدیشان سودی نمی‌رساند. و مسلّماً می‌دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، بهره‌ای در آخرت نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته (و آن را پیشه‌ی خویشتن ساخته‌اند) اگر می‌دانستند (و علم و دانشی می‌داشتند). درمورد سلطنت وملک سلیمان، بیانگر این مطلب است.
– مالک کسی است که، صدور حکم وهم دخل وتصرف می کند. اما ملک کسی است، که صدور حکم می کند. اما، درآن دخل وتصرف وتملک مطلق ندارد.البته خداوند، مالک الملوک است .وبر همه موجودات، درهردوجهان، دخل وتصرف دارد.
– مالک یعنی: تسلط بر همه، چه استحقاق داشته وچه نداشته باشند. اما ملک یعنی؛ دارای تسلط برکسانی که؛ اطاعت ازآنها برمی آید. پس مالک، صفت فعل وملک صفت ذات است.

۲-تفاوت مالکیت خداوند وانسان چیست؟
– مالکیت خداوند، مطلق وحقیقی است . اما، مالکیت انسان حقیقی نیست. وبه سبب جانشینی او از طرف پروردگار است. بر این اساس نعماتی که در اختیار انسان هست ، خداوند آفریده وامکان بهره وری وتصرف درآن را، به انسان داده است.
– مالکیت انسان محدود، اما مالکیت خداوند، نامحدود است. وتمام ذرات وجود را، شامل می شود. وهمه ذرات وجود، سپاهیان وجنود الله هستند.
– خداوند، مالک کسی است که، به تدبیرمخلوقات پرداخته، وازظلم منزه است، ودر هر حکمی دخل وتصرف دارد، وبی نیاز از مخلوقات است. ودرابداع اشیاء، آفریدن ومرگ وبرانگیختگی می تواند تصرف کند، اما مالکیت بندگان، به گونه ای است که، تصرف ودخالتشان در امور، آنگونه که، خداوند بخواهد و زیر نظر اوست.
– مالکیت خداوند، همیشگی، مطلق وجهان شمول است. اما، مالکیت انسان نسبی واز خداوند است. وهروقت بخواهد می دهد، وهروقت بخواهد می گیرد. مثلا؛ انسان، نسبت به اشیاء یا اعضای بدن خود، مالکیت دارد. اما، باید طبق فرامین الهی، ودرجهت کسب رضایت او، از آنها استفاده کند. پس خداوند مالکیت رابه انسان داده است؛ اما، مالکیتی به نسبت انسان بودنش که محدود، نسبی وناقص است.
انسان، با توجه به رحیمیت ورحمانیت خداوند، حق مالکیت برنعمات الهی را دارد. ولی از آن طرف، مالک یوم الدین بودن، خداوند، محدوده وقوانین استفاده ازاین نعمات را، مشخص می کند. مثلا؛ اموال زکوی.

۳- تاثیر اسم مالک برزندگی فردی، خانوادگی واجتماعی چیست؟ باذکر مثال.
– ایجاد حس مسوولیت پذیری درانسان واینکه باید حساب پس دهد.
– درمقابل، رحمت ونعمت خداوند، که شامل حالش شده، باید پاسخگو باشد.
– احساس تعلق خاطر ودلبستگی کمتر، به دنیا ومادیات، وقتی، یقین بداند که، مالک اصلی خداست.
– دوری از گناه، وضرر به اعضا وجوارح، وقتی که بدانیم همه اینها ، امانتهای، الهی نزد ما هستند.
– دوری از غرور وخودپسندی
– تقویت انفاق ونوع دوستی، چون، خدا را صاحب همه چیز دانسته است. پس دیگران هم سهمی وحقی دارند.
– شاکر، حلیم وصبوربودن، درمقابل مصایب، چون یقین دارد که، هر دخل وتصرفی از طرف خداست.
*ارتباط الرحمن الرحیم ومالک یوم الدین:
خدای رحمان ورحیم؛ هرچه به نفع ماست، در اختیارمان قرارداده وموانع را برداشته است. پس باید روزی باشد تا، صاحب نعمت، بازخواستمان کند، وما باید، درمقابل این مظاهر رحمت، پاسخگو باشیم.

۴- چه برداشتی از آیه/ ۲۶سوره آل عمران دارید؟
ــ مالک وصاحب همه چیز الله است، وبه هرکه، هرچه بخواهد؛ می دهد. وازهرکه هرچه بخواهد می گیرد .واین نوعی ابتلا وآزمایش است، واینجاست که؛ انسان متوکل به الله می شود، که مالک است، نه به انسان که محدود وخود وابسته به مالک است.
شاید گفته شود؛ مگرهمه، بندگان اونیستیم، پس چرا به کسانی می دهد واز کسانی می گیرد؟ باید گفت :خداوند حکیم است واز گذشته، حال وآینده ما خبر دارد. پس بهتر می داند؛ به چه کسی بدهد واز که بگیرد، ولی وظیفه ماست، که بندگی اورا به جا آوریم، وبه حکیم ورحمان ورحیم بودنش، یقین داشته ومطمئن باشیم که، حتما خیراست، که می دهد یا می گیرد.

۵- مالک یوم الدین یعنی چه؟ وچه تاثیری بر رفتارما دارد؟
ــ یعنی؛ خداوند مالک وصاحب اختیاروکنترل کننده روزقیامت است. وتاثیراین آیه، که درهمه نمازهایمان تکرار می کنیم؛ این است که، باید خود را درراستای رضایت الله آماده کنیم. تا درروز قیامت شرمنده نباشیم. روزی که هیچ فریا درس وکمک دهنده ای نیست، این دنیا هم سرای خداوند است ، پس به گونه ای زندگی کنیم که، صاحبش از ما می خواهد، تا دردنیای دیگر بتوانیم جوابگو باشیم ورستگار گردیم.

۶- حدود مالکیت انسان بر جسم، روان، فکر، علم وعملش و…چیست؟
– این مالکیت باید زیر نظر خداوند، ودرراستای کسب رضایت او باشد، مالکیت انسان بر جسم وروحش، در جهت فرمانبرداری خداوند است، واستفاده ازعقل وجسم، چشم وگوش وزبان و…باید درهمان راهی باشد که، خداوند معین کرده، نه اینکه هر راهی خواستیم برویم. وبه هر گونه خواستیم فکر کنیم ، وحرف بزنیم، وهر چه دوست داریم، ببینیم وبشنویم.

۷ وظیفه ما درقبال مالک یوم الدین به نسبت وجود رسول الله بعنوان رحمه للعالمین؟
– الگو قراردادن پیامبر درتمام امور زندگی، کسب محبت رسول الله، پیروی از قرآن وسنت، تبعیت از خدا ورسولش با مال و جان، پیروی از رحمه للعالمین که مظهر رحمت الهی است . تطبیق سیره پیامبر با مسایل امروزی واحساس وجود ایشان، از عمق دل وروح وجسممان.

  • مطالب مرتبط
  • دیدگاه‌ها
0 0 امتیازها
محبوبیت مقاله
مشترک شوید
مرا مطلع کن از
0 دیدگاه‌
جدیدترین
قدیمترین بیشترین امتیاز
Inline Feedbacks
تمام دیدگاهها را ببینید.
0
منتظر دیدگاه شما هستیم!x